اورمو ايشچيلري : هفته نامه صبح صادق ارگان سپاه پاسداران در مطلبی با عنوان "موضع جدي ايران در برابر حوادث سوريه" به قلم "رضا گرمابدرى" نوشت: "چنانچه مقامات تركيه بر ادامه مسير فعلي (در برابر سوریه) كه منجر به تنش هاي بيشتر و واگرايي مي شود اصرار ورزند تا آنجا كه ايران ناچار شود ميان تركيه و سوريه يكي را انتخاب كند، منطق منافع راهبردي و شناخت ايدئولوژيك، ايران را به سوي انتخاب سوريه سوق خواهد داد. چه خوب است مقامات تركيه اين ضرورت ايراني را درك كنند و با پيش گرفتن رفتاري هوشمندانه و آينده نگرانه مانع از رسيدن ايران به نقطه ناگزير شوند."
در ادامه این مطلب آمده است:" از آغاز توطئه پيچيده عليه حكومت سوريه، كشور تركيه باشيبي ملايم و لحني آرام مقابل اين كشور قرار گرفت و به موازات شدت گرفتن تخريب و كشتار در سوريه، لحن مقامات تركيه عليه سوريه شديدتر شد تا آنجا كه علناً در مقابل سوري ها قرار گرفتند و نشان دادند كه در اين مسئله در جبهه آمريكا هستند.
بدرفتاري تركيه با حكومت سوريه تنها به موضع گيري هاي منفي مقامات تركيه عليه حكومت سوريه خلاصه نمي شود. تركيه در دو مرحله ميزبان، نشست مخالفان سوريه بود، با ايجاد اردوگاه در مرز با سوريه پيش از درگيري هاي مرزي سوريه با مخالفان، به نوعي به كمك مخالفان رفت و به گفته برخي مقامات سوريه، بخشي از سلاح هايي كه در اختيار مخالفان حكومت سوريه قرار دارد، از طريق مرز تركيه وارد سوريه شده است.
تنها بهانه تركيه در حمايت از مخالفان اين است كه آنها مردمند و تقاضاهاي منطقي و حقوقي انساني دارند كه حكومت سوريه بايد به آنها توجه كند. مقامات تركيه در اين ادعا به اين مهم توجه نمي كنند اگر اينها مردم عادي و محروم هستند پس اين همه سلاح از كجا آمده و قتل عام هايي كه از نيروهاي امنيتي سوريه شده چگونه توسط مردم عادي امكان پذير است. ميليون ها انساني كه در سراسر سوريه با راه پيمايي از حكومت سوريه حمايت كرده اند در كدام بخش از نگاه تركيه قرار دارند. حمايت گسترده دستگاه تبليغي غرب و كشورهاي عربي از مخالفان و مهاجمان كه با فريب و دروغ هاي بسياري همراه است چگونه بايد تحليل شود.
در این مطلب اضافه شده است:" به نظر مي رسد مقامات تركيه اشتباهاً به اين نتيجه رسيده اند يا آنها را به اين نتيجه رسانده اند كه سوريه وارد جاده يك طرفه با سرنوشت محتوم سقوط شده است و تركيه مي تواند با سرمايه گذاري كلان در اتفاقي كه به نظر آنها قطعي است، با حضور در معادله اي كه به زعم آنها پس از سقوط بشار اسد، شكل مي گيرد، مي تواند به بسياري از آمال و آرزوهايش برسد، حال آنكه واقع امر بسيار رقيق تر و متفاوت تر از آن چيزي است كه مقامات تركيه تصور مي كنند."
مقایسه حوادث سوریه و انقلاب های عربی
در این مطلب درباره مقایسه اعتراضات در سوریه و دیگر کشورهای عربی نیز آمده است:" در ظاهر با وجود برخي ويژگي ها، سوريه در كنار ساير كشورهاي منطقه قرار مي گيرد، اما در واقع سوريه يك «استثناء» است، به اين معنا كه سوريه از حيث سرشت و موقعيت حكومتي با ساير كشورهايي كه در جغرافياي اين تحولات قرار دارند، فرق مي كند. بر خلاف تمام آن كشورها، سوريه جلودار خط مقاومت است و به سبب پايداري در اين موضع، تاوان سنگيني پرداخته و مورد خشم و غضب آمريكا، غرب و بسياري از كشورهاي عربي قرار گرفته است.
در تمام كشورهايي كه ذكر آنها رفت اعتراضات كاملاً بومي و داخلي و از سراعتراض به ظلم ها و محروميت هاي درازمدت و نااميدي از اصلاح امور و نجات از وضعيت رقت بار موجود بوده است. اين ويژگي كه ذكر شد و به هر خيزش و جنبشي مشروعيت مردمي و طبيعي بودن مي دهد و جاي چند و چون را درباره حركت ايجاد شده مي بندد، در اعتراضات سوريه وجود ندارد.
نه اينكه همه مردم سوريه حامي نظام هستند و نظام مخالف مردمي ندارد، يعني اينكه اجانبي با دخالت در امور سوريه و سازماندهي افراد خاص و تحريك كساني كه به هر دليل زمينه و آمادگي اعتراض را دارند، آشوب، اعتراض، تخريب و كشتار راه انداخته اند، تا به افكار عمومي دنيا بقبولانند كه آنچه در سوريه مي گذرد مانند آن چيزي است كه در مصر، تونس، ليبي، يمن و ... مي گذرد، به عبارتي كشورهايي مانند آمريكا و عربستان كه از ناحيه بيداري اسلامي مردم منطقه خسارت هاي فراواني ديده اند و نسبت به آينده منطقه نيز بيمناكند با يك فرصت طلبي به دنبال آن هستند كه به زور پول، سلاح ، فريب و تبليغات، حكومت بشار اسد را سرنگون كنند، تا ما به ازاي ارزشمندي در مقابل صدماتي كه به آنها وارد شده، دريافت كنند.
به اعتقاد آمريكا، كشورهاي غربي و عربي، سرنگون شدن حكومت بشار اسد آنقدر ارزشمند و گرانبها است كه بتواند بيش از خسارت هايي را كه به آمريكا، غرب و كشورهاي عربي وارد شده است، جبران كند. چرا كه در صورت سقوط حكومت بشار اسد و جايگزين شدن حكومتي همسو با آمريكا و غرب و كشورهاي عربي، معادلات منطقه به نفع آنها دستخوش تحول مي شود.
رابطه ایران و سوریه
نویسنده این مطلب درباره رابطه ایران و سوریه هم می نویسد:" همه دنيا از نوع روابط ايران با سوريه آگاه است و ايران هم نبايد آن را پنهان نگه دارد. وجود حكومت فعلي سوريه اين ويژگي را دارد كه توانسته مخاصمات جدي موجود در منطقه را در وضعيت انجماد نگه دارد و براي بازيگران اصلي منطقه امكان عرضه اندام محدود و كم خطر را فراهم سازد و اين بازيگران را به واسطه تحركات كم و بيشي كه دارند در مرز نارضايتي كم فعال حفظ كند، اين وضعيت به همه بازيگران فرصت مي دهد تا ديدگاه ها و ايده هاي شان را مطرح كنند و با احتياط و حساب شده گام بردارند تا طرف مقابل را به واكنش نسنجيده وادار نكنند. اگر چه اين وضعيت كسي را راضي نمي كند، اما مهم تر اين است كسي را هم آنقدر عصباني نمي كند. كه دست به اقدام نسنجيده زند.
در حال حاضر، همه اين وضعيت را با ويژگي هايي كه شرح آن رفت پذيرفته اند. به احتمال قوي با ساقط شدن حكومت سوريه اين وضعيت آنچنان بر هم خواهد خورد كه همه حسرت آن را بخورند و از اينكه آن را برهم زدند و يا جلوي برهم خوردن آن را نگرفتند افسوس بخورند. اعماق صورت مسئله براي ايران روشن و بر اساس آن موضع ايران هم مشخص است.
ضمن اينكه مسائل سوريه پيوند جدي با منافع ايران دارد. از نگاه ايران حكومت سوريه در حال حل و فصل مشكلات است و چنانچه دخالت هاي خارجي قطع شود حكومت قادر است وضعيت را به حالت عادي برگرداند و چنانچه تركيه واقع بينانه تر به موضوع نگاه كند، جانب حكومت سوريه را مي گيرد . تعامل ايران و تركيه از اين زاويه مي تواند نتايج رضايت بخشي را به دنبال داشته باشد تا آنجا كه قادر است جغرافياي گسترده اي را در منطقه تحت پوشش قرار دهد و آنقدر به پيش رود كه آمال تركيه از اين طريق تحقق پيدا كند. "
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از اينكه به اين مطلب نظر مي دهيد متشكريم
ياشاسين آزربايجان