صفحات

۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه

تحلیلی از تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان پاسخی به تضاد ها و نگرانی ها ـ بخش اول

اورموايشچيلري : همانگونه كه قبلاً نيز توضيح داده ايم آژانس خبري اورمو ايشچيلري تنها اخبار مربوط به آزربايجان ، دنياي ترك و برخي خبرهاي مهم ايران را با تكيه بر مسائل كارگري و اقتصادي پوشش مي دهد و از انعكاس شعر ، مقاله و بيانيه ها استنكاف مي ورزد با اين وجود برخي بيانيه ها و مقالات به سبب اهميت آنها از اين قاعده مستثني مي باشند. نظر به اهميت موضوع در اينجا تحليل تشكيلات مقاومت ملي آزربايجان و پاسخ به تضادها و نگراني ها را كه در دو بخش منتشر شده است را منعكس مي كنيم :
 

دیرنیش :جمع بندی سیر تحولات و استراتژی ها و تاکتیک های حرکت ملی آزربایجان
در روزهای اخیر برخی از فعالین حرکت ملی آزربایجان با ابراز نگرانی از فعالیت های  رسانه ای جریان سبز در  تحریک احساسات اعتراضی مردم آزربایجان، دچار برخی تضاد های فکری در خصوص عدم همراهی حرکت ملی آزربایجان با جریان سبز شده اند.

تضاد های فکری برخی از فعالین حول محورهایی همچون:
 1- آیا با تداوم سکوت می توان به خواست های ملی آزربایجان دست یافت؟
2-آیا بایسته نیست برای از بین بردن دیکتاتور حاکم ما نیز وارد میدان شویم؟
3- این سکوت در مقطعی اگر هم درست بود، آیا زمان آن نرسیده که آزربایجان نیز وارد میدان شود؟
4- در صورت پیروزی جنبش سبز آیا سکوت ما مانع از رسیدن آزربایجان به حقوق خود نخواهد شد؟
5-موسوی یک آزربایجانی است آیا درست است ما سکوت کنیم؟
6- حال که رهبران جنبش سبز تا اندازه ای حقوق قومیت ها را قبول کرده اند آیا درست است که آزربایجان سکوت کند؟
7-آیا ماموران حاکمیت با نفوذ به داخل حرکت ملی آزربایجان مانع از به دورماندن آزربایجان از جنبش سبز نشده اند؟

در کنار این تضاد ها نگرانی هایی نیز از چگونگی  مقابله با هجمه و تبلیغات رسانه ای جنبش سبز برای همراه کردن آزربایجان  و ایفای نقش حرکت ملی آزربایجان و فعالین ملی در روزهای بحران احتمالی وجود دارد. این نگرانی ها در فضای هیجان زده و احساسی موجود در جامعه که با بالا رفتن روحیه اعتراضی در بین مردم توام است قابل درک است. وجود تضاد های فکری و نگرانی ها در هر جنبش و نهضتی امری طبیعی می باشد که از می بایست توسط نخبگان سیاسی و سازمان های ملی بدان پاسخ گویند. اما وجود ضعف های ارتباطی نیروها، عدم آموزش سیاسی نیروها، کمبود و ضعف کانال های ارتباط جمعی و خبری، ضعف تشکیلاتی سازمان های سیاسی، واهمه از ضربات پلیسی و کنترل های امنیتی و خفقان سیاسی مانع از  تشریح و رفع تضاد ها و نگرانی می گردد که گویا حرکت ملی آزربایجان نیز در آنها گرفتار است.
 تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان از آغازین روزهای تبلیغات انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران با انتشار دیدگاههای تحلیلی  تلاش کرده است که  ضمن تشریح دیدگاه های خود، گامی نیز در رفع تضاد ها و نگرانی ها برداشته و استراتژی: 
الف- اعلام موجودیت سیاسی مستقل  در انتخابات ریاست جمهوری،
ب- سکوت فعال، برای تثبیت موجودیت سیاسی مستقل در حوادث بعد از انتخابات،
ج- اعلام مرزبندی فکری و عملی سیاسی مستقل از سایر جریانات مرکز گرا در کسب حقوق دمکراتیک،
د- حرکت به سوی کسب حق تعیین سرنوشت ملی- سیاسی مستقل در بحران های احتمالی آینده،
 را در پیش گرفته است. با بررسی حوادث گذشته شاهد بودیم که علیرغم فشارهای امنیتی و تبلیغاتی جریان اصول گرا و هجمه رسانه ای و رنگ و لعاب دار جنبش سبز مراحل مختلف نقشه راه مبارزاتی حرکت ملی  با فعالیت های صادقانه فعالین ملی با موفقیت  پیش برده شده است.
در مقطع انتخابات فعالین حرکت ملی آزربایجان با تاسیس شورای هماهنگی فعالین حرکت ملی آزربایجان و حمایت از نامزدی دکتراکبر اعلمی، تلاش کردند موجودیت حرکت ملی را در فضای سیاسی علنی کرده و ثابت کنند که حرکت ملی آزربایجان در فضایی دمکراتیک به دور از سرکوب پتانسیل سازماندهی اکثریت جامعه آزربایجانی را داشته  و توان رهبری جامعه در سطح کلان را داراست.
 بعد از رد صلاحیت جناب دکتر اکبر اعلمی فعالین حرکت ملی آزربایجان ضمن اعتراض رسمی به رد صلاحیت وی با انتخاب تاکتیک اعتراضی، میتینگ ها  و ستاد های انتخاباتی هر دو جریان؛ اعتراضات و مطالبات ملی جوانان آزربایجانی نمایندگان هر دو جریان در آزربایجان را عملا با چالشی جدی روبرو ساخت. اعتراضات ملی جوانان آزربایجانی به سخنان تحقیر آمیز محمد خاتمی به برجسته ترین حادثه دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دور دهم در آزربایجان تبدیل گشت. در چند روز باقی مانده به  برگزاری انتخابات خیابان های آزربایجان شاهد جوانانی بود که با سمبل بوزقورد شعار "تورک دیلینده مدرسه اولمالی دیر هر کسه" صحنه هایی متفاوت از آنچه که دو جریان سیاسی می خواستند نمایش دادند. 
بعد از کودتای انتخاباتی جریان اصول گرا و حوادث اعتراضی بعد از آن نیز چند حرکت اعتراض کوچک هوادار جریان سبز در شهرهای آزربایجان به سرعت تبدیل به صحنه مطالبات ملی آزربایجانی ها گردید. در روزهایی که  تهران و شهرهای فارس زبان شاهد اعتراضات خیابانی بود، برعکس روند تاریخ معاصر که مورد انتظار جریانهای مرکزگرا بود، فعالین حرکت ملی آزربایجان با سکوت فعال خود موجودیت مستقل سیاسی خود را در آزربایجان کاملا تثبیت نموند. علیرغم فشارهای عدیده بر فعالین ملی آزربایجان برای همراهی آزربایجان جنوبی با اعتراضات جنبش سبز شاهد سکوت معنی دار آزربایجان بودیم که منتج به انتشار بیانیه مشهور علل سکوت آزربایجان شد. باید باور داشت که زمان سنجی دقیق فعالین ملی در انتخاب سکوت فعال موجودیت سیاسی حرکت ملی آزربایجان را نه تنها در بین سیاسیون ایران که همیشه نادیده گرفتن و بایکوت عمدی را اعمال می کردند بلکه در بین ناظران بین المللی که حوادث ایران را دنبال می کنند تثبیت  و برای نخستین بار آزربایجان با سکوت خود سخن بزرگی را به گوش همگان رساند. سکوت فعال آزربایجان به مانند یک شوک الکتریکی قوی نیروهای مرکزگرا را لرزاند. 
 در حالی که توپخانه تخریبات جریان سبز و دوست داران فارسیزه شده آنها برای توجیه خود مدعی رکود شعور سیاسی آزربایجان بودند، فعالیت های رسانه ای فعالین آزربایجانی در افشای ماهیت دشمنان آزربایجان نقش مهمی را بازی کرد. در این بین فعالین ملی آزربایجان برای تداوم بخشیدن به مطالبات ملی با قدرت هر چه تمامتر اقدام به سازماندهی تجمعات مدنی و بدور از خشونت علی الخصوص در استادیوم های ورزشی کردند که با کمترین هزینه بیشترین سطح مشارکت، رغبت و جهت دهی افکار عمومی با موفقیت به انجام رسید. حرکت ملی آزربایجان با سکوت فعال و اعلام واضح مرزبندی فکری و عملی از جریانات مرکز گرا در کسب حقوق دمکراتیک، راهبرد مستقل را به نمایش گذارده، با آکتیویته هایی همچون نمایش قدرت در استادیوم های ورزشی، تجمع اعتراضی دریاچه اورمیه، نشست های آمستردام و بروکسل، انتشار منشور دوازده ماده ای و نیز قدمهایی موثر در جهت سمبلیزه کردن مبارزات ملی در آزربایجان جنوبی موفقیتهای بی نظیری را در تاریخ مبارزات آزربایجان جنوبی ثبت کرد. سمبلیزه شدن حرکتهای اجتماعی در آزربایجان به صورت کاملا متفاوت از جریانهای مرکز گرا اثباتی دیگر بر این ادعاست. در حالی که جوانان آزربایجان سالهاست از سمبل تاریخی گرگ خاکستری (بوز قورد) به صورت گسترده ای استفاده می کنند، کاربرد رو فزاینده رنگ قرمز در تجمعات نشان از تقویت این روند دارد.
آیا ما تا کنون از خود پرسیده ایم که چرا بعد سکوت فعال و مرزبندی حرکت ملی آزربایجان سایر ملل تحت ستم ملی در ایران خود را از گردونه اعتراضات خارج نمود؟ چرا ملتهای تحت ستم ملی الاحواز و بلوچ ها که شاهد اعتراضات رادیکال آنها به حکومت بوده ایم هیچ وقت وارد جریان سبز نشدند؟ 
یقینا این دوستان نیز همچو رهبران جریان های فارس زبان مرکز محور بر نقش تعیین کننده آزربایجان  آگاه بوده و با درک علل عدم همراهی حرکت ملی با جریان سبز درستی تصمیم ملت آزربایجان برای مرزبندی فکری و عملی جهت رسیدن به حق تعیین سرنوشت سیاسی – ملی را قبول نمودند. ما ناظر آن بودیم که  در فرخوان های اخیر جنبش سبز هیچ یک از شهرهای کردستان به جز شهر کرمانشاه آن هم در یک مورد شاهد هیچ حرکت خاصی نبود ولی در گرامی داشت درگذشت مرحوم عزالدین حسینی کردستان اعتصاب سراسری را تجربه نمود و یا در سومین روز "صانع ژاله" دانشجوی کرد اعتراضاتی در کردستان صورت گرفت و یا علیرغم سرکوب خونین ملت بلوچ و عرب الاهوازی تاکنون هیچ همراهی برجسته ای را از این مناطق با جنبش سبز را شاهد نبوده ایم. چرا؟
این ها فاکت هایی می باشد که نشان از فاصله زیر بنایی مطالبات جریان سبز با مطالبات ملل و اقوام تحت ستم ملی در ایران داشته و همچنین تاثیر گذاری و تثبیت  جایگاه حرکت ملی آزربایجان در فضای سیاسی موجود دارد که رهبران جریان سبز را وادار به اعترافات مزورانه کرده است.  

  تلاش جریان سبز برای انشای جایگاهی برای خود در بین ملل و اقوام غیر فارس 
جریانات سیاسی ملل و اقوام غیر فارس در ایران با بی اعتمادی کامل به جنبش سبز راه خود را با طرح مطالبات خویش جدا نموده و برای تعیین سرنوشت سیاسی خود تلاش می کنند. در آزربایجان جنوبی نیز نیروهای ملی آزربایجان جنوبی با اتخاذ راهکارهای مناسب تاکنون توانسته اند در قامت یک نیروی تاثیر گذار و مستقل از جنبش سبز در جامعه آزربایجانی و فضای سیاسی ایران ظاهر شده و به طرح مطالبات ملی خود بپردازد. راهبران جریان سبز ایران با درک این موضوع و علل شمرده شده در سطور فوق تلاش دارند با استفاده از انواع ابزارها و ترفند ها بدون عقب نشینی از اندیشه های غیر دمکراتیک و واگذاری امتیازات قابل قبول، در بین ملل و اقوام غیر فارس جایگاهی برای خود ساخته و نظر مثبت آنها را به سوی خود جلب نماید.
 اما واقعیت این است که زیر ساخت های ذهنی و تفکرات راسیستی این جریان مانع از آن می شود که جنبش سبز مطالبات ملی و نیروهای سیاسی ملل و اقوام غیر فارس و از آن جمله حرکت ملی آزربایجان را به عنوان سخنگوی این ملل و اقوام به رسمیت بشناسد. بدین دلیل است که علیرغم تبلیغات فراوان در نسخه آخر منشور جنبش سبز نقش حقوق ملل و اقوام غیر فارس کاملا بی رنگ و تمثیل همان رسوبات ذهنی شان میباشد. سخنگویان و سران جریان سبز در گفتارهای خود رشد جریانات قومی را یکی از نگرانی های جنبش سبز اعلام کرده و متداوما بهانه تمامیت ارضی کشور را می گیرند.
با تنگ تر شدن حلقه سرکوب جریان کودتا دور جریان سبز همچون بازداشت کروبی و موسوی و عدم موفقیت چشمگیر آنها در عملیاتهای میدانی همچون روزهای یک اسفند و روز جهانی زن، توجه و فشار آنها برای به میدان کشیدن آزربایجان بیشتر و بیشتر می شود. حامیان رسانه ایی جریان سبز در بخش فارسی صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، رادیو زمانه، رادیو فردا و...  اخباری دروغ از همراه شدن مردم تبریز و سایر شهرهای آزربایجان با اعتراضات جنبش سبز منتشر می کنند و اقدام با انتشار نوشته های گام تهیج کننده، گاه توهین آمیز و گاه التماس آمیز می کنند. به عنوان نمونه با تکرار سخنان آیت الله موسوی اردبیلی آقای اکبر عطری اظهار امیدواری می کند که شاید مردم آزربایجان با سخنان وی وارد صحنه اعتراضات شوند! چهرهای شناخته شده ای مانند علیرضا نوری زاده و سازگارا سکوت آزربایجان را نه مطالبات ملی بلکه قهری کودکانه آنهم به خاطر سخنان آقای خاتمی در دوران انتخابات قلمداد کرده و با سیاست قوامی از آزربایجانی ها عذر خواهی می کنند. جریاناتی مجهول المکان و هویه با عناوین شورای دمکراتیک آزربایجان، کنگره همبستگی ایرانیان، ستاد 88 آزربایجان فعالین فرهنگی مذهبی آزربایجان و.... با انتشار بیانیه های اینترنتی چنین وانمود می کنند که آزربایجان وارد گود مبارزات شده است. هواداران سازمان منحط و متحجر مجاهدین خلق نیز با چسباندن چند عکس  مریم رجوی و مسعود رجوی در دیوار های تبریز  و رکلام آن در سيمای به اصطلاح آزادی سعی در وارونه جلوه دادن اصل مطالبات ملی در آزربایجان دارند.
چگونه است که  در روزهایی همچو 25 بهمن که یکی از گلهای سر سبد اعتراضات جنبش سبز علیرغم تبلیغات رنگارنگ شان هیچ حرکتی در شهرهای آزربایجان صورت نمی گیرد ولی هنگام سفر جناب عبدالله گل به تبریز هزاران نفر به استقبال وی شتافته و شعارهای "تورک دیلینده مدرسه اولمالی هر کسه" و "آزربایجان؛ تورکیه" سر می دهند،  در مسابقات والیبال اورمیه هزاران نفر شعار "آزربایجان وار اولسون ایسته مین کور اولسون" سر می دهند و یا در روزجهانی زبان مادری و هفتم اسفند سالروز فاجعه خوجالی جوانان آزربایجانی در استادیوم ها با شعار های ملی ظاهر می شوند.

تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان
AMDT
21

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از اينكه به اين مطلب نظر مي دهيد متشكريم
ياشاسين آزربايجان