اورمو ايشچيلري به نقل از وبلاگ خبری خوی :
در نزدیکی مرزهای مشترک عراق، ترکیه و ایران، جایی که کوههای آسمان سرکشیده حتی در تابستان نیز پوشیده از برف هستند، سنگرهایی کوچک و پراکنده به چشم میخورد که در دامنه منطقهای به نام «قندیل» واقع شده است؛ سنگرهایی که به سبک پیشمرگهای کرد و با پنجرههای کوچک ساخته شدهاند و تنها روشنیبخش محیط درونی آنها، چراغهای نفتی کوچک است.
کمی آن سوتر، یک ساختمان بتونی یک طبقه است که به نوعی، یک بیمارستان موقت به شمار میرود و تجهیزات آن، بیشتر کار شده و متعلق به اتحاد جماهیر شوروی هستند. اندک پرستاران و پزشکان این بیمارستان نیز در اروپای شرقی آموزش دیدهاند. ارتباط بین سنگرهای و قرارگاههای گوناگون نیز با ارتباطات رادیویی برقرار شده و برای استفاده از اینترنت نیز از ماهواره استفاده میشود.
همچنین بیشتر، غذا و تدارکات خوراکی ساکنان این سنگرها از روستاهای پیرامون و باغهای میوه تأمین میشود و هر روز مراسم صبحگاه، رژه و گردهمایی بر سر قبرستانی که کشتهشدگان در آن آرمیدهاند، به راه است؛ اینها توصیفاتی کوتاه است از منطقه مقر اصلی اردوگاه پژاک؛ گروهی تروریستی که درگیریهای آنان با نیروهای مسلح ایران، این روزها نقل محافل خبری شده است.
«پ.ک.ک» متولد میشود
اینکه چگونه ناگهان گروهک تروریستی پژاک و در کردستان عراق قد علم کرد و درگیریهایی خونین با نیروهای امنیتی و نظامی ایران را رقم زد، ریشه در عمق داستان پردرد دخالت های خارجی در منطقه کردستان دارد. در دهه 80 و هنگامی که مناطق کردنشین ترکیه از التهابات کردستان عراق و عملیات انفال صدام حسین به ناگهان آتش گرفت، پایه گروهی به نام «پ.ک.ک» یا حزب کارگران کردستان به رهبری فردی به نام «عبدالله اوجالان» گذاشته شد که داعیه استقلال و آزادی کردستان ترکیه را داشت.
در کردستان، بازماندگان برخی از گروههایی که در سالهای دهه 80 میلادی ضد نظام جمهوری اسلامی میجنگیدند، بناگاه متوجه حضور و فعالیت «پ.ک.ک» در منطقه شدند و بخشی از آنان به «پ.ک.ک» پیوستند؛ به این ترتیب، «پ.ک.ک» ماهیتی ضدایرانی نیز پیدا کرد.
هرچند در دهه 90 میلادی، اولویت نیروهای امنیتی ایران، سرکوب «پ.ک.ک» نبود و فعالیتی نیز از سوی این گروه علیه جمهوری اسلامی ایران صورت نمیگرفت، سیر رخدادها به گونهای دیگر تغییر کرد. در این مدت، با دستگیری عبدالله اوجالان در عملیاتی مشترک از سوی نیروهای امنیتی ترکیه و رژیم صهیونیستی در سودان و محکومیت وی به اعدام، زمینه برای تجزیه این گروه فراهم شد.
پژاک از قلب «پ.ک.ک» متولد میشود
رخداد یازدهم سپتامبر، موجب زلزله ای بزرگ در نگرش امنیتی کشورهای گوناگون به ویژه در غرب شد. در این فضای جدید، بسیاری از فعالیتهای گروههایی همچون «پ.ک.ک»، مضر شناخته شد و این در حالی بود که تا پیش از این، غرب برای مقابله با برخی از کشورها همچون ایران، از چنین گروههایی بیشترین بهره را برد.
پژاک برای مقابله با چنین رویهای، عملا دست به یک حرکت تاکتیکی زد و نیروهای خود را به چند بخش تقسیم کرد؛ بخشی از این نیروها در خاک ترکیه باقی ماندند و بخش دیگری با نام جدیدی، فعالیت خود را در منطقه کردستان ایران، از سر گرفتند. این شاخه جدید از «پ.ک.ک» یا پژاک یا «حزب حیات آزاد کردستان» نامیده شد و هدف خود را آزادی اقوام کردستان ایران نامید.
یک دست برای رهایی مردم کرد و دستی دیگر در جیب موساد
هرچند از همان آغاز، پژاک فعالیت چشمگیری را ضد منافع امنیتی ایران سازماندهی نکرد و در توفان حمله ایالات متحده به عراق و سقوط صدام حسین، این گروه عملا ناپدید شد، با گذشت زمان و ایجاد دولت اقلیم کردنشین، پژاک هم کار خود را آغاز کرد. شاید سر این روند رو به رشد پژاک را بتوان گسترش شدید فعالیتهای سرویس جاسوسی موساد دانست.
رژیم صهیونیستی از همان آغاز تشکیل خود، به منطقه کردنشین عراق به عنوان محلی برای فعالیت همهجانبه علیه امینت کشورهای پیرامونی آن نگاه ویژه داشت. از همین رو، به محض سقوط صدام حسین و ایجاد دولت اقلیم کردستان، فعالیت همهجانبه خود را به شدت گسترش داد.
«سیمور هرش»، روزنامهنگار برجسته آمریکایی نیز در مقالهای بر رابطه بین پژاک و رژیم صهیونیستی تأکید کرد و از پرداخت مبالغ هنگفتی کمک به این گروه تروریستی به منظور مقابله با ایران خبر داد.
ایران واکنش نشان میدهد
با فعالیت رو به گسترش پژاک و ایجاد یک سلسله بمبگذاری پراکنده در مناطق کردنشین ایران، ایران نیز نسبت به این مسأله واکنش نشان داد.
ایران نخست کوشید با رایزنیهای دیپلماتیک، از گسترش فعالیتهای تروریستی پژاک جلوگیری کند، به ویژه در دوران دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی ایران چنین رایزنیهایی شدت گرفت، اما دولت اقلیم کردستان عملا نسبت به درخواستهای ایران برای جلوگیری از فعالیت پژاک بیتفاوت ماند و دولت مرکزی عراق نیز توانایی اعمال حاکمیت بر مناطق مرزی ایران را نداشت. از همین رو، ایران اقدامات نظامی را علیه فعالیتهای تروریستی پژاک آغاز کرد.
جدالت توپها و گلولهها در قندیل
ورود نیروهای نظامی ایران به کردستان عراق، امری بیسابقه نیست و ایران هر زمان که تشخیص داده، نسبت به چنین تحرکاتی واکنش قاطع نشان داده است.
در سال 1375 نیز در واکنش به تحرکات حزب دمکرات کومله، نیروهای ایرانی به استعداد سه هزار نفر و به فرماندهی شهید سردار احمد کاظمی، از مرز گذشته و قرارگاه این نیروها را محاصره کردند. ترکیه نیز به عنوان همسایه شمالی کردستان عراق، حملات فراوانی ضد نیروهای «پ.ک.ک» داشته است.
حملات ایران، نخست در قالب حملات توپخانهای به سنگرها و قرارگاههای پژاک بوده است. یگانهای توپخانه ایران، با استقرار در نزدیکی مرزها نسبت به انجام گلولهباران اقدام میکردند. اما در مقاطعی نیز یگانهای نیروی زمینی سپاه، در قالب قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) وارد عمل میشدند. از جمله در سال 1385 یگانهای لشکر سوم سپاه برای سرکوب نیروهای پژاک، عملیاتی را در منطقه جنوب شرق به اجرا درآوردند. در این عملیات، بیش از 117 نفر از اعضای پژاک به هلاکت رسیدند. همچنین در این عملیات سردار قهاری، فرمانده لشکر سوم سپاه پاسداران، به دلیل سقوط بالگرد به شهادت رسید.
نگاه دوگانه به دو موضوع
در هفتههای اخیر نیز بار دیگر نیروهای سپاه پاسداران برای رویارویی با قرارگاههای پژاک در مرزهای پیرانشهر وارد عمل شدهاند. نیروهای سپاه در این درگیریها، علاوه بر انهدام سنگرهای نیروهای پژاک در مناطق مرزی، اقدام به گلولهباران مناطق محل استقرار نیروهای پژاک کردند. در این درگیریها چندین نفر از اعضای سپاه پاسداران از جمله شهید عاصمی، معاون اطلاعات سپاه قم، به درجه رفیع شهادت رسیدند؛ البته همچون همیشه، این عملیات سپاه پاسداران با شانتاژ گسترده رسانههای بیگانه روبهرو شده است، در حالی که ذکری از فعالیتهای تروریستی پژاک به میان نمی آمد.
پژاک، گروهی که زلف خود را به سرویسهای بیگانه پیوند داده است
واقعیت این است که پژاک نه تنها در اندیشه آزادی مردم کرد نیست، بلکه سرنوشت خود را به سرویسهای اطلاعاتی خارجی گره زده است.
رئیس این گروهک به نام عبدالرحمان حاجی احمدی که هماکنون در کلن آلمان زندگی میکند، روابط گستردهای با دستگاه اطلاعات خارجی آلمان دارد و در سفر به آمریکا، خود را همپیمان آمریکا در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی معرفی میکند.
این در حالی است که این گروه در لیست سیاه گروههای تروریستی غرب قرار دارد. چنین عملکرد دوگانهای، نشان از همان خیرخواهی دارد که پژاک درباره مردم کرد، مدعی آن است.
همچنین بیشتر، غذا و تدارکات خوراکی ساکنان این سنگرها از روستاهای پیرامون و باغهای میوه تأمین میشود و هر روز مراسم صبحگاه، رژه و گردهمایی بر سر قبرستانی که کشتهشدگان در آن آرمیدهاند، به راه است؛ اینها توصیفاتی کوتاه است از منطقه مقر اصلی اردوگاه پژاک؛ گروهی تروریستی که درگیریهای آنان با نیروهای مسلح ایران، این روزها نقل محافل خبری شده است.
«پ.ک.ک» متولد میشود
اینکه چگونه ناگهان گروهک تروریستی پژاک و در کردستان عراق قد علم کرد و درگیریهایی خونین با نیروهای امنیتی و نظامی ایران را رقم زد، ریشه در عمق داستان پردرد دخالت های خارجی در منطقه کردستان دارد. در دهه 80 و هنگامی که مناطق کردنشین ترکیه از التهابات کردستان عراق و عملیات انفال صدام حسین به ناگهان آتش گرفت، پایه گروهی به نام «پ.ک.ک» یا حزب کارگران کردستان به رهبری فردی به نام «عبدالله اوجالان» گذاشته شد که داعیه استقلال و آزادی کردستان ترکیه را داشت.
در کردستان، بازماندگان برخی از گروههایی که در سالهای دهه 80 میلادی ضد نظام جمهوری اسلامی میجنگیدند، بناگاه متوجه حضور و فعالیت «پ.ک.ک» در منطقه شدند و بخشی از آنان به «پ.ک.ک» پیوستند؛ به این ترتیب، «پ.ک.ک» ماهیتی ضدایرانی نیز پیدا کرد.
هرچند در دهه 90 میلادی، اولویت نیروهای امنیتی ایران، سرکوب «پ.ک.ک» نبود و فعالیتی نیز از سوی این گروه علیه جمهوری اسلامی ایران صورت نمیگرفت، سیر رخدادها به گونهای دیگر تغییر کرد. در این مدت، با دستگیری عبدالله اوجالان در عملیاتی مشترک از سوی نیروهای امنیتی ترکیه و رژیم صهیونیستی در سودان و محکومیت وی به اعدام، زمینه برای تجزیه این گروه فراهم شد.
پژاک از قلب «پ.ک.ک» متولد میشود
رخداد یازدهم سپتامبر، موجب زلزله ای بزرگ در نگرش امنیتی کشورهای گوناگون به ویژه در غرب شد. در این فضای جدید، بسیاری از فعالیتهای گروههایی همچون «پ.ک.ک»، مضر شناخته شد و این در حالی بود که تا پیش از این، غرب برای مقابله با برخی از کشورها همچون ایران، از چنین گروههایی بیشترین بهره را برد.
پژاک برای مقابله با چنین رویهای، عملا دست به یک حرکت تاکتیکی زد و نیروهای خود را به چند بخش تقسیم کرد؛ بخشی از این نیروها در خاک ترکیه باقی ماندند و بخش دیگری با نام جدیدی، فعالیت خود را در منطقه کردستان ایران، از سر گرفتند. این شاخه جدید از «پ.ک.ک» یا پژاک یا «حزب حیات آزاد کردستان» نامیده شد و هدف خود را آزادی اقوام کردستان ایران نامید.
یک دست برای رهایی مردم کرد و دستی دیگر در جیب موساد
هرچند از همان آغاز، پژاک فعالیت چشمگیری را ضد منافع امنیتی ایران سازماندهی نکرد و در توفان حمله ایالات متحده به عراق و سقوط صدام حسین، این گروه عملا ناپدید شد، با گذشت زمان و ایجاد دولت اقلیم کردنشین، پژاک هم کار خود را آغاز کرد. شاید سر این روند رو به رشد پژاک را بتوان گسترش شدید فعالیتهای سرویس جاسوسی موساد دانست.
رژیم صهیونیستی از همان آغاز تشکیل خود، به منطقه کردنشین عراق به عنوان محلی برای فعالیت همهجانبه علیه امینت کشورهای پیرامونی آن نگاه ویژه داشت. از همین رو، به محض سقوط صدام حسین و ایجاد دولت اقلیم کردستان، فعالیت همهجانبه خود را به شدت گسترش داد.
«سیمور هرش»، روزنامهنگار برجسته آمریکایی نیز در مقالهای بر رابطه بین پژاک و رژیم صهیونیستی تأکید کرد و از پرداخت مبالغ هنگفتی کمک به این گروه تروریستی به منظور مقابله با ایران خبر داد.
ایران واکنش نشان میدهد
با فعالیت رو به گسترش پژاک و ایجاد یک سلسله بمبگذاری پراکنده در مناطق کردنشین ایران، ایران نیز نسبت به این مسأله واکنش نشان داد.
ایران نخست کوشید با رایزنیهای دیپلماتیک، از گسترش فعالیتهای تروریستی پژاک جلوگیری کند، به ویژه در دوران دبیری علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی ایران چنین رایزنیهایی شدت گرفت، اما دولت اقلیم کردستان عملا نسبت به درخواستهای ایران برای جلوگیری از فعالیت پژاک بیتفاوت ماند و دولت مرکزی عراق نیز توانایی اعمال حاکمیت بر مناطق مرزی ایران را نداشت. از همین رو، ایران اقدامات نظامی را علیه فعالیتهای تروریستی پژاک آغاز کرد.
جدالت توپها و گلولهها در قندیل
ورود نیروهای نظامی ایران به کردستان عراق، امری بیسابقه نیست و ایران هر زمان که تشخیص داده، نسبت به چنین تحرکاتی واکنش قاطع نشان داده است.
در سال 1375 نیز در واکنش به تحرکات حزب دمکرات کومله، نیروهای ایرانی به استعداد سه هزار نفر و به فرماندهی شهید سردار احمد کاظمی، از مرز گذشته و قرارگاه این نیروها را محاصره کردند. ترکیه نیز به عنوان همسایه شمالی کردستان عراق، حملات فراوانی ضد نیروهای «پ.ک.ک» داشته است.
حملات ایران، نخست در قالب حملات توپخانهای به سنگرها و قرارگاههای پژاک بوده است. یگانهای توپخانه ایران، با استقرار در نزدیکی مرزها نسبت به انجام گلولهباران اقدام میکردند. اما در مقاطعی نیز یگانهای نیروی زمینی سپاه، در قالب قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) وارد عمل میشدند. از جمله در سال 1385 یگانهای لشکر سوم سپاه برای سرکوب نیروهای پژاک، عملیاتی را در منطقه جنوب شرق به اجرا درآوردند. در این عملیات، بیش از 117 نفر از اعضای پژاک به هلاکت رسیدند. همچنین در این عملیات سردار قهاری، فرمانده لشکر سوم سپاه پاسداران، به دلیل سقوط بالگرد به شهادت رسید.
نگاه دوگانه به دو موضوع
در هفتههای اخیر نیز بار دیگر نیروهای سپاه پاسداران برای رویارویی با قرارگاههای پژاک در مرزهای پیرانشهر وارد عمل شدهاند. نیروهای سپاه در این درگیریها، علاوه بر انهدام سنگرهای نیروهای پژاک در مناطق مرزی، اقدام به گلولهباران مناطق محل استقرار نیروهای پژاک کردند. در این درگیریها چندین نفر از اعضای سپاه پاسداران از جمله شهید عاصمی، معاون اطلاعات سپاه قم، به درجه رفیع شهادت رسیدند؛ البته همچون همیشه، این عملیات سپاه پاسداران با شانتاژ گسترده رسانههای بیگانه روبهرو شده است، در حالی که ذکری از فعالیتهای تروریستی پژاک به میان نمی آمد.
پژاک، گروهی که زلف خود را به سرویسهای بیگانه پیوند داده است
واقعیت این است که پژاک نه تنها در اندیشه آزادی مردم کرد نیست، بلکه سرنوشت خود را به سرویسهای اطلاعاتی خارجی گره زده است.
رئیس این گروهک به نام عبدالرحمان حاجی احمدی که هماکنون در کلن آلمان زندگی میکند، روابط گستردهای با دستگاه اطلاعات خارجی آلمان دارد و در سفر به آمریکا، خود را همپیمان آمریکا در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی معرفی میکند.
این در حالی است که این گروه در لیست سیاه گروههای تروریستی غرب قرار دارد. چنین عملکرد دوگانهای، نشان از همان خیرخواهی دارد که پژاک درباره مردم کرد، مدعی آن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از اينكه به اين مطلب نظر مي دهيد متشكريم
ياشاسين آزربايجان